چگونه با فرزندان گستاخ برخورد کنیم؟۲
اگر بهتازگی، با فرزند خود جر و بحث کردهاید و احتمالا رفتارهای غیرمنتظرهای از او دیدهاید، احتمالا به این فکر میکنید که چگونه باید با فرزندی که اینطور بیاحترامی میکند، برخورد کنید.نکات زیر به شما کمک میکنند تا چشمانداز متفاوتی نسبت به روابط خود پیدا کنید و بهتر بتوانید چالش گستاخی فرزندتان را مدیریت کنید.
5. به فرزند خود احترام بگذارید
شما خواهان رابطهای مبتنی بر احترام متقابل هستید، اما فرزند بزرگسال شما هنوز به اندازهی کافی برای این کار بالغ نشده است. با این وجود، وقتی دور هم جمع میشوید تا دربارهی موضوعی صحبت کنید، اگر زبان و لحن شما آرام و محترمانه باشد، به احتمال زیاد به طور متقابل، احترام خواهید دید. چون حتی اگر آنها مستعد رفتارهای نمایشی باشند و بخواهند سریع با طغیانهای احساسی پاسخ دهند، باز هم خواهان احترام هستند. آنها میخواهند شما سعی کنید که آنها را بفهمید. واقعیت این است که برای یک نوجوان یا جوان، بیان افکار و درونیات خود، بدون دخالت دادن احساسات، کار مشکلی است. آیا خود شما به یاد دارید که دوران بلوغ، چه دوران پرتنشی بود؟
سالها تلاش آگاهانه لازم است تا فردی یاد بگیرد که بین احساسات و خرد خود، تعادل ایجاد کند. بنابراین شاید بد نباشد که گاهی عامدانه از بعضی رفتارها چشمپوشی کنیم. به علاوه بچهها، تشنهی نوازش و محبت هستند و این شما هستید که با رفتار درست خود میتوانید آنها را به سمت خود جذب کنید.
6. هم برای بچهها و هم برای خودتان، انتظارات واقع بینانهای تنظیم کنید
وقتی یاد گرفتید که به فرزند بزرگ خود بیاموزید که چگونه با شما و دیگران با احترام رفتار کند، بهتر است مانند هر هدف ارزشمند دیگری، به آن نزدیک شوید. یعنی باید سعی کنید که نگاه واقعبینانهای نسبت به انتظارات خود و فرزندتان داشته باشید و بدانید که بدون وجود آن، تمام تلاشهای شما برای اصلاح روابط، به هدر خواهد رفت.
این قضیه از دو حالت خارج نیست؛ یا با استانداردهای پایین وارد این کار میشوید و در حالی که فرزند شما با بحرانهای بزرگسالی دست و پنجه نرم میکند، به افتخارات و دستاوردهای پیشپاافتادهی خود تکیه میکنید، یا با استانداردهای غیرواقعی و بالا وارد آن میشوید و تلاشهای خود را برای رسیدن به هدفی که هرگز نمیتوانید به آن برسید، هدر میدهید. هر دوی این افراطها منجر به شکست و روابط آسیب دیده میشوند. بنابراین دست از کمالگرایی بردارید و بدانید که دقیقا چه انتظاری دارید و مطمئن شوید که این انتظارات با توجه به شرایط شما، واقعی است. سپس این انتظارات را برای فرزند نوجوان خود کاملا روشن کنید.
7. مرزهای مشخصی تعیین کنید و از فرزندتان انتظار داشته باشید که به آنها احترام بگذارد
هنگامی که انتظارات خود را به فرزند جوان یا نوجوان خود منتقل کردید، مطمئن شوید که آنها درک روشنی از مرزهای شما دارند. برایشان روشن کنید که شما نیز به مرزهای آنها احترام میگذارید. اگر در گذشته به این مرزها توجه نکردهاید، آنها نیاز به شنیدن عذرخواهی شما دارند. این نیاز را به رسمیت بشناسید و یک مرتبه از آنها به خاطر اشتباهات گذشتهی خود عذرخواهی کنید. همین مقدار کافی است. نباید در این باره زیادهروی کنید. سپس گذشته را رها کنید و انتظار داشته باشید که آنها هم همین کار را انجام دهند.
به روشنی بیان کنید که از آن به بعد هر دوی شما در صورت عدم احترام و رعایت این مرزها، نسبت به یکدیگر پاسخگو خواهید بود.
8. بدون اختیار دادن، همدلی کنید
اگر خود شما زمینه را برای ادامهی رفتارهای ناپسند و غیرمحترمانهی فرزند خود فراهم کردهاید، این کار را متوقف کنید. شاید بپرسید چطور چنین چیزی ممکن است؟ و آیا ممکن است که خود شما به این رفتارها دامن زده باشید؟ در پاسخ باید گفت که بله، گاهی ناخواسته کارهایی میکنیم که خیلی زود از نتایج آن شگفتزده میشویم؛ مثلا ممکن است عذاب وجدان داشته باشید و شاید خودتان را مقصر میدانید، بنابراین منفعلانه عمل میکنید و احتمالا الان در گوشهای نشستهاید و به سرنوشت ناراحتکنندهی خود فکر میکنید. اما دست نگهدارید، باید بدانید که شما هنوز هم پدر و مادر خوبی هستید و هیچکسی تضمین نکرده که شما والدین بدون ایراد و کاملی باشید، همانطور که هیچکدام از ما کامل نیستیم. بپذیرید که شما هم اشتباه میکنید، پس در حالی که سعی میکنید با فرزندان خود همدلی کنید، فراموش نکنید که خودتان را هم دوست داشته باشید.
واقعیت این است که تربیت فرزند، فراز و نشیبهای زیادی دارد. خیلی وقتها پیش میآید که هیچ کس راضی نیست، احتمالا هم شما و هم بچهها، خود را یک قربانی میبینید و فکر میکنید که هیچکس در این دنیا شما را درک نمیکند. اما نکتهی مثبت ماجرا اینجا است که این روزها هم میگذرند و بالاخره قایق زندگی شما، با وجود همهی موجهای سهمگین، راه خود را به سمت ساحل آرامش پیدا میکند. شاید یکی از زیباییهای زندگی هم همین باشد.
9. بر زمان حال تمرکز کنید،نه بر اشتباهات گذشته و پشیمانی
بر آنچه در حال حاضر بین شما و فرزند بزرگسالتان میگذرد، تمرکز کنید. الان وقت آن نیست که خود را به خاطر خراب کردن فرزندتان مورد سرزنش قرار دهید. هر کاری که تا الان انجام دادهاید، بر اساس دانستههای قبلی شما بوده و درسی که میتوانید از این موضوع بگیرید این است که اگر با اطلاعات بهتری شروع میکردید، میتوانستید بهتر عمل کنید. پس در حال حاضر بر نحوهی رفتار خود بر یکدیگر دقت کنید. حرفهایی که میخواهند با کلمات، زبان بدن و اعمالشان به شما بگویند، تمرکز کنید.
کودک نوجوان شما هنوز به شما احتیاج دارد و او میخواهد که شما با تمام وجود در کنار او باشید. شما نمیتوانید گذشته یا آینده را اصلاح کنید. زمان حال تنها چیزی است که شما دارید، پس آن را از دست ندهید.
اگر میدانید که باید دربارهی موضوعی حساس با فرزند بزرگسال خود صحبت کنید، زمانی را برای بحث خصوصی در نظر بگیرید. یک محدودهی زمانی معقول را کنار بگذارید و متعهد به حفظ آن قرار ملاقات شوید. بچهها احتیاج دارند احساس کنند که برای شما مهم هستند.